بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

فاصله کودکانه

 

 

 

کجایی عزیز دل؟؟؟؟ 

کجایی تا دوباره عاشقانه  

نظاره گرت باشم ؟؟؟؟

 

تو باشی و من 

بی هیچ فاصله ای 

 

تو باشی و یک شاخه گل  

که هیچوقت نتوانی  

پنهانش کنی 

 

من باشم  و چشم های نیمه باز

وقتی میگویی چشمانت را  محکم ببند 

 

ما  باشیم و فاصله ای کودکانه 

 

نظرات 8 + ارسال نظر
کوروش چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 http://korosh7042.blogsky.com

تو باشی و من
با نگاهی عاشقانه
چشمهائی نیمه باز
که می خواهی محکم ببندمش

چقدر زیبا
کلامتی خوش نشسته و روان

دست مریزاد بانو

سپاسگذارم

فریناز چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:19 http://delhayebarany.blogsky.com

جایی پشت معصومیت آن روزها لانه کرده ام

می دانم پیدایم نخواهی کرد

بگذار تا همیشه عشق کودکانه ات مرا سرمست گرداند
حالا
به شور نگاه پاک بچگانه مان
شب و روز پلک چشمانم را می پرانم
کاش پلک دلم میپرید

و تو می آمدی از پس روزهای خوووووووووووووب کودکی
...
.....

رویا خیلییییییییییییییی خوب بود
عااااااااااااالی عزیز دلم
منم به وجد آورد
یاد پست *یادگاریت* خودم افتادم




ممنونم فرینازی
خیلی خوب بود

مرسی گلم


آقای م چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:10 http://www.shookoolat.blogsky.com

رازهای کودکانه ات را به کسی نگو!!!!
هرچند تو وب مهم نیست!!!
سلام
زیبا بود و دلنشین.
آپم.

راز کودکانه نبود...
دلتنگی ای بود به زبان کودکانه
سلام
ممنونم
سر میزنم

آرمان چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 http://abdozdak.blogsky.com/

باز دل بانو یاد کودکی افتاد؟
امان از این دل

نه!!!!

فقط ی دلتنگی به زبان کودکانه بود
همین.

فریناز چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 15:06 http://delhayebarany.blogsky.com

سلام رویا
انگاری خیلی میام اینجا

سلام عزیزم
خوش اومدی

خیلی نمیای که
اومدنت قشنگه
دوست دارم

مرتضی چهارشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 17:34 http://i-morteza.persianblog.ir

ما باشیم و فاصله ای نباشد

ما باشیم و بغضهای فروخورده

ما باشیم و چشمهائی که کار زبان را بکنند

و ما باشیم و عشق زیر باران

سلام
ممنونم از نظر قشنگتون
خیلی زیبا بود

میلاد پنج‌شنبه 19 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:35 http://kochedeltangi.blogsky.com/

درود

خیلی زیبا بود...لذت بردم

عکسهای که میزاریم خیلی زیباست بانو

3ajid شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:58 http://3ajid.blogfa.com

کودکی.............
یادش بخیر
خیلی خوشحال شدم وقتی جای پاتونو رو چشمام دیدم!
بازم از این کارا بکنین

ای بابا
شرمندم نکنید
چشم ٬میام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد