بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

بانوی شرق

من و لبخند و دلتنگی....

برف مهربون

 

 

باز آمدی نازنین! 

درست شبهایی می آیی که... 

من و دلتنگی با هم قدم میزنیم  

و روی نیمکت انتهای پارک 

بیصدا تماشایت می کنیم

 

میای که یادمون نره هنوز هم 

 ردپایی هست  

یادگاری

 

برف مهربون 

چرا دونه های قشنگت واسه رسیدن به زمین از هم سبقت میگیرن؟!  

مگه اینجا چه خبره؟؟؟  

چه طوری دلشون میاد از آسمون به اون قشنگی دل بکنن؟؟؟ 

 

کاش میشد از جنس تو باشم... 

سفید سفید...

باشم باعث خوشی و خنده بچه ها 

که هنوز هم با اون دستای کوچولو دعا می کنن «خدایا٬میشه اینقده برف بیاد ما تعطیل بشیم؟» 

 

باشم جاده ی یه تنها 

که سنگینی کوله بار روی دوشش 

تو قدم هاش باشه و آروم آروم گام برداره 

توی یه راه خلوت 

که کسی نباشه رد پاشو پاک کنه 

 

فقط برف باشه 

فقط من باشم...از جنس تو... 

که اون رد پا رو پر کنم 

تا بشم دوباره یه جاده 

 واسه یه تنها

.

 کاش میشد از جنس تو باشم....

نظرات 10 + ارسال نظر
آرمان. جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:53 http://abdozdak.blogsky.com/

چقدر قشنگ بود
بعد میگی چطور دلشون میاد اسمون به اون قشنگی رو رها کنند
منم بودم واسه این کلمات قشنگ از اسمون به زمین میومدم

زمین قشنگتر از اسمان است
اینجا زیبایی هایی است که در هیچ کجای اسمان پیدا نخواهد شد
کجای آسمان دلهایی به این مهربانی و پاکی می توان یافت
انجا هر چه خوبی است از بابت جبر است
اینجا مهربانی اختیاری است عشق اختیاری است محبت اختیاری است و و و و....


شرمندم کردیا
آسمون خیلی خوبه...خیلی

ممنونم از نظر پر از مهرت داداشی

فریناز جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:28 http://delhayebarany.blogsky.com

عالی بود رویا

نظر آرمانو هم دوست داشتم...
شاید اونم درست میگه

مرسی عزیزم

فریناز جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 http://delhayebarany.blogsky.com

رویا برقکار خوبی بود

برق سه فاز کوچمونو قطع کرد کلا

الانه دیگه دوفاز داریمو بی خطر


پس میشه کار دستش داد

آرمان. جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:24 http://abdozdak.blogsky.com/

بانو! برف برای پاک کردن رد پامون نیامده
اومده بگه میشه روی همه چیزهایی که در زمین زشت به نظر میرسند با یک ملافه سفید زشتی شان را بپوشانیم

میگه زشتی و سیاهی را در عین بودن میشود ندید
مثل نگاه خدا
نگاهش به ادم خوب وبد یک نگاه هست اما محبت اش متفاوت

ببخشید همش ساز مخالف میزنم
در کودکی بهم لقب اون پسره تو گالیور را داده بودند که همش ساز مخالف میزد
الان اسمش یادم نیست

ساز مخالف یعنی چی؟؟؟
خوب نظر دیگه

منظورم از پوشوندن رد پا٬ پاک کردنش نیست
پر کردنش با سفیدیه
با زیبایی

ولی بعضی وقتا محبت خدا هم یه اندازست
مثل الان
که همه ٬خوب و بد٬ زشت و زیبا از برف قشنگش لذت میبرن

راستش خیلی وقته فیلم و کارتون ندیدم

راستی
آهنگ وبم چطوره؟؟؟

دریا جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:07 http://zinat.blogsky.com

عزیزم چقدر قشنگ وای راستی اپ قبلید خیلی قشنگ بود کلا همه اپات قشنگه.....

مرسی گلم
ممنونم

انسیه جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:12 http://ensiehta.blogfa.com/

درست شبهایی می آیی که من و دلتنگی باهم قدم می زنیم
خیلی زیبا بود
بهم سری بزن آپم

ممنونم
حتما

میلاد جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 19:19 http://kochedeltangi.blogsky.com/

سلام

خیلی زیبا بود...

خیلی

خیلی

((و روی نیمکت انتهای پارک

بیصدا تماشایت می کنیم))


این تیکه رو خیلی دوست داشتم.

سلام
ممنونم
مرسی

فرخ شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:58 http://chakhan-2.blogsky.com

یاد جوونیهام کردم مرسی

خواهش میکنم

فریناز شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:00

سلام رویایی

خوبی؟

سلام عزیزم
مرسی
توخوبی؟!

مدرس شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 13:01 http://sorayyaedu.persianblog.ir

سلام برادر. عالیه . موفق باشید

خیلی عذر می خوام
ولی من دخترم

مرسی از نظرتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد