شمع هایش را در بشقابی چیده بود
بشقابی پلاستیکی
کبریت٬ فقط چند تا بود
امشب شانس همراهش نبود
کبریت اول شکست
کبریت دوم روشن نشد
کبریت سوم روشن شد ولی
نفسش تا بشقاب نکشید
.
.
.
کبریت آخر روشن شد
و بدنبالش شمع ها
هر وقت دلش می گرفت شمعی روشن می کرد
سوار بر قایق خیال به هر سو سرک می کشید
وقتی پیاده شد
فقط یک شمع مانده بود
دقیق شد
چرا؟!
همه ی شمع ها سفید سوخته بودند و
حرف دلشان سپید بود
این یکی اما
دلش به حالش سوخت...
سیاه می سوخت
همچون دلش
اندیشید
به این که اگر سیاه بنگرد٬ هرگز نمی سوزد و
چیزی جز ترحم نصیبش نمی شود
دل پاک
سوختن و آب شدنش هم زیباست
اشک هایش دلنشین است
فدای دلی که پاک بسوزد....
بیا به من هم سر بزن در وبلاگهایم-خوب
چشم
حتمأ...
ممونم که اومدین
Salam avalin barame be weblogetun umadam.
kheili kheili Ziba bud.
سلام
خوش اومدین
ممنونم...
سلام خوب هستین شما وبلاگ خیلی خوبی دارین به خصوص آهنگ زبای آن و قلم زیباتون بهتون تبریک میگم و روز به روز بهتر بشه به منم سری بزنید خوشحال میشم موفق باشید یا علی خداحافظ.
سلام
ممنونم
حتمأ میام
سپاسگذارم از حضورتون...
سلام
شاد باشی
آخرش که گفتی
(( دل پاک ... سوختن و آب شدنش هم زیباست...اشک هایش دلنشین است... فدای دلی که پاک بسورد...))
خیلی دوست داشتم...!
سلام
ممنونم
خوبه که بهم سر می زنید...
به نام یزدان پاک
سلام و درود بر بانوی شرق(شرقی)
واژه ها وزیدن گرفته اند
سیاه و سفید
کبریت و شمع
بسیار روان و در عین حال دل نشین سخن گفتی
زیبا بود
شاد باشی و سربلند
سلام
ممنونم از حظورتون...
سلام خوبین شما ممنون که اومدین من شما رو لینک کردم خواستین شمام منو لینک کنید ممنون موفق باشید یا علی خداحافظ.
سلام
ممنونم
منم شما رو لینک کردم...
شمع های وجودمان یک یک می سوزد بی انکه رنگینگی دلمان را بزداید
هراسم از ان است که بر تعداد سوخته شمع ها افزوده می شود
مارا زشادی حاصلی نیست
بانو
مطلب زیبایت با توجه به بستر قالب زیبایت و کمرنگی نوشتار
از لذت ان می کاهد
پیروز باشی و شاد
که دلی داری همچو شمعی پاک
ممنوم از حضور پر مهر و نظر زیباتون...
چشم رنگش رو عوض می کنم
سلام
خواهش میکنم بانو
جای به این زیبایی با مطالب قشنگ مگه میشه سر نزد!!
سلام
باعث افتخارمه
ممنون...
مثل دل شما که پاک است
ولی خدا نکند بسوزد و آب شود
کاش باور شود و شاخه هایش همه بلاگ اسکای را بگیرد.